پارسا جونپارسا جون، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 6 روز سن داره

روزگار تنهایی پارسا ...

رهایی از امتحانات

بالاخره امتحانات مامانی تموم شد و خودش و بابایی و پارسا گلی همه از دستش راحت شدند . آخیییییش پسر شیر مرد من عین آدم بزرگا مامانش و درک میکنه ، میگه مگه درس نداری؟؟؟ برو درست و بخوون ، مامان هم میگه چشم آقا الان میرم میخوونم مرسی از پسر گلم که شرایط و با تموم کوچیکیش درک میکنه و مرسی از حمید ... ...
18 تير 1392

شهر بازی شهر ستاره ها

امروز پسرم رفت پارک با بچه های مهد ، فکر کنم خیلی بهش خوش گذشته بود که کلی با ذوق تعریف می کرد که سوار هواپیما شدم رفت اون بالابالا ها ، من نترسیدمااااا ...
18 تير 1392

خداحافظی با عینک

بابایی بالاخره 12 خرداد چشمش و عمل کرد و با عینکش خداحافظی کرد . تو اون روز رفتی خونه خاله ناهید و با بچه ها و جوجو و اینا سرگرم بود و غاقل از اتفاقات بودی ، شب که برگشتی گیر داده بودی که بابا عینک آفتابیت و بردار ، بعد از یه مدت هم بیخیال شدی و ترس من فقط لنگ و لقد های جنابعالی بود که وقت و بیوقت به صورت بابایی میزنی ... راستی بعد از اون خرابکاریت و شکوندن جفت دسته های عینک قبلیت ، دوباره برات عینک گرفتم ولی ایندفعه دیگه باید مواظبش باشیااااا . ...
18 تير 1392
1